تسویف
تعریف
تسویف از ریشة سوف و به معنای تأخیر انداختن، مماطله و امروز و فردا کردن و کار امروز را به فردا انداختن است.
گاهی حالتی در انسان به وجود می آید که او خود می داند در کاری اشتباه می کند و قصد برگشتن از آن کار را هم دارد؛ اما گویی توان تصمیم گیری و اقدام کردن را از دست داده است و هرگاه تصمیم به بازگشت می گیرد، وسوسه می شود که هنوز فرصت بسیار است و خویشتن را به فردا وعده می دهد [دریغا که ممکن است فردایی نباشد ]و انجام آن کار را به وقت دیگری موکول می کند. لحظه ها پشت سر هم می آیند و می روند و او اسیر کارهای دیگری است. این حالت، ممکن است هم درکارهای مادی پیش آید و هم در کارهای معنوی. به این حالت «تسویف» یا «مطال» گفته می شود.
همان طور که «تسویف» در امور مادی و دنیوی، انسان را از تنگی وقت غافل می کند و از انجام آن کار باز می دارد، در امور معنوی نیز باعث غفلت او از خدا، مرگ و قیامت می شود و از اعمال نیک باز می دارد.*1
تعریف نوین
تسویف که از ریشه سوف بدست می آید و همان کار امروز را به فردا سپردن کاری است که در تعالیم دینی ما به شدت تقبیح و به عواقب آن هشدار داده شده است …
امام علی علیه السلام در دعای کمیل می فرماید: « و خدعتنی الدنیا به غرورها و نفسی به جنایتها و مطالی»…
یکی از مکاید شیطان نسویف معنوی و مطال در توبه است که به آن خواهیم پرداخت…
از دیگر مصادیق تسویف مادی و نتایج حاصل از آن سوق دادن انسان در جهت خروج از اهداف والای خداوند متعال در خلق نوع بشر و انسانیت است که آن تبیین میکنیم…
بشری که حتی خواب و بیداری و پرداختن به سایر غرایزش باید در جهت رضای معبود باشد و اکنون در چه وادی هولناکی از روزمرگی و به همریختگی اجتماعی و تغیرات ناهنجار سبک زندگی به دام افتاده است….
تسویف و طول امل
حب الدنیا راس کل خطیئه
روشن است که تسویف و به آینده موکول کردن انجام امور لازمه پندار بقاء و گرایش شدید در توابع بقاء از اموال و اهل و اولاد و دیگر متعلقات است که این ملزوم را طول امل و آرزوی دراز می نامند…که از حب دنیا تغذیه میکند.
از عنایت خدای متعال به استکمال آدمی و ایصالش به غایت قسوی این بوده که برای ایجاد علاقه بین آدمی و مستقرش ، آنچنان زمین را با موجودات گوناگون از جماد و نبات و حیوان زینت و زیبایی بخشید که فتان دلهای بسی از صاحبدلان گردیدو شیفتگی به جمالش منشاء فسادها در بر و بحر شد …همین بزک و آرایش موهبتی شد که با تسخیر دل بنی آدم زمین را عمران و آبادی بخشیده و متجر اولیاء الله ساختو بیشتر فرزندان آدم برای تامین این مقصد همانند چهار پایانی هستند که شبانه روز در خدمت اولیاء الله تعالی به بارکشی مشغول هستند و خود نمیدانندو دائما به فکر اختراع و اکتشاف و تکمیل صنایع و تسهیلات معیشت در ابعاد گوناگون زندگی هستند و این بارهای سنگین را به دوش فکر و بدن میکشند و دریغا که خود در غفلت غوطه ورند و از عنایتی که پروردگار نیل به ان را در امکانش قرار داده یعنی لقاء الله بکلی غافلند…
باری این جمال فتان حیات دنیا نه فقط بی اعتقادان به مبداء و معاد را فریفته بلکه اکثریت پیروان شریعت و معتقدان به مبداء و معاد را نیز فریفته و از صراط مستقیم گمراهشان ساخته … که یک شاخه از این گمراهی … تسویف در اکتساب توشه واپسین و تحصیل اعتقاد حق و انجام عمل صالح است که همان خود فریبی ملازم با خود فراموشی که معلول خدا فراموشی است…نتیجه این فراموشی ، تاریک دلی و کوری بصیرت است که ملازم با معشت ضنک میباشد…*2
حاصل آنکه کار مبتلایان به تسویف و خود فریبی ، لحوق به فجار است مگر اینکه الطاف الهی دستگیرشان گردد که بسا ممکن است به اولیاء حق تعالی بعد از امداد الهی ملحق شوند…اللهم اجعلنا ممن تلطف بهم…*3
*1..پایگاه اطلع رسانی حوزه« حوزه نت » اسکندری - مصطفی نشریه خلق فروردین و اردیبهشت..
*2.. مقاله تجلی عرفان …مناجات ماه شعبان خود فریبی و تسویف « قسمت نهم» صفحه 27 صفحه 76
*3 همان .. صفحه 29