دین و زندگی

  • خانه

دخترکی از غزه

22 آبان 1402 توسط روا باروتکوب

بسمه تعالی

گزارشگر:آیا میترسی؟

دختر : من نمی ترسم چون این امتحانی از سمت خداوند است…

میداند که ما مسلمانیم … پس ما را امتحان میکند..

تا ببیند تحمل میکنیم یا نه؟…

گزارشگر: تو تحمل کردی؟

دختر : بله تحمل کردم!!!!

این مکالمه بین یک گزارشگر فلسطینی و دخترکی بود که روی تخت بیمارستان مجروح و خونی افتاده بود…

میخواهم به آن دخترک بگویم… عزیزکم… تو چه زیبا هستی .. چه زیبا سخن می گویی… چه رسا آنچه را که سالیان دراز دانشمندان و علمای بسیاری با انبوهی از مقاله و مباحثه و پژوهش هنوز در راست و حق بودن آن تردید دارند… به ساده ترین شکل و مطمئن ترین حالت گفتی!!

انگار چیزی چشم دلت را باز کرده بود که کلمات آنچنان بی تردید از دهان کوچکت که آن روز و آن ساعت و آن لحظه گویی سخنگوی تمامی تریبونهای حق گوی جهان بودی… خارج میشد…

چه ماهرانه خفتگان را بیدار و وجدانهای بیدار را به چالش کشاندی…

 من بارها و بارها سخنانت را برای خودگوش دادم و تکرار کردم … پژواک صدای شما هنوز درگوش زمان می پیچد. با تنی رنجور و خسته اما استوار با گفتاری ملایم و آرام اما با صلابت با دلی شکسته اما مطمئن که مصداق آیه کریمه (الا بذکر الله تطمئن القلوب)با اطمینان قلبی به این باور رسیده بودی که با کمک خداوند بزرگ قطعا پیروزی از آن شماست. 

چهره گزارشگر را بارها دیدم !!!

با شگفتی فراوان آنچه را که میدید و میشنید با چشمانی از حدقه درآمده مینگریست… ولی همچنان باور نداشت… چگونه دخترکی کوچک پیام رسان باورهای چنان بزرگ باشد.. باورهایی که سالیان دراز دشمنان انسانیت ، مهر ورزی و خداپرستی در جهت محو آن با تمام تواناییهای علمی و خرافات و حاکمیت ماسونی خود … اقدام به تبلیغات غلط کرده اند.. و دروغ را چون راست در وجدانهای راکد بشری نفوذ داده و در شرف دستیابی نهایی به آنچه برای آن نسل کشی ها کردند… با کفشهای باطل ..بر گرده حق پاگذاشته اند … بر دهان بزرگان و حکومتها مهر سکوت و خاموشی زده اند… ولی تو گفتی هر آنچه را که باید همچون صاعقه بر سر آنها فرود می آمد و قامتشان را در هم می شکست… به ساده ترین شکل وبا زیباترین و پر محتوا ترین جملات….

دخترکم…تو گفتی و جهانیان شنیدند.. آزاده ها شنیدند… پایتخت امپراتوری استعمار ماسونری بریطانیای پیر.. لندن.. شنبه هر هفته میخوروشد با دریایی از انسانهایی که حاضر به فروش وجدان های بیدار خود به برندهای حامی ظلم و صهیونیست نشدند…

ترانه سرایی سوئدی با ساختن ترانه ای .. از سرزمین زیبای ابا و اجدادی تو و مزارع گندم و باغهای زیتون و لیمون آن میخواند … چنان که خود زاده آنجاست …و برای سرزمینت آرزوی جاودانگی .. و صهیونسیتی که حاکمان غرق در پول و خون عرب جرات آوردن اسمش را ندارند ، نفرین به نابودی کرده… و در کشور خود ممنوع الکار شده….

تو گفتی و آنکس که باید میشنید شنید… و هر آن کس نشینده تا قیام قیامت نخواهد شنید…زیرا حق دیگر زیباتر از این گفته نخواهد شد.. تو پاینده خواهی ماند و همه آنها خواهند رفت…

 نظر دهید »

انضباط شخصی 2

18 مهر 1402 توسط روا باروتکوب

با عرض ادب و احترام خدمت هر آنکس که درجهت ارتقا سطح کیفیت زندگی انسانی گامهای کوچک و بزرگ بر می دارند که انسان عصر کنونی که دچار تنش ها و تضادها و سردرگمی های شگفتی در جهت اهداف خلقت در این دنیای رنگانگ و مملو از گونه های فریبنده ی عرفانی و غیرعرفانی در جهت بدست آوردن بهترین ها هستند را دغدغه مند بوده و در جهت ارتقاء و روشن شدن حق و حقیقت از باطل و اوهام اقدام می کنند.

براستی که یکی از مهم ترین گامها انجام پژوهش های گوناگون در این باب، که در زمینه ی ارتقاء کیفیت گذران زندگی مهم ترین موجود خلقت است ، می باشد.

بنابراین ما گامی کوچک در جهت توجه به یکی از این مسائل برداشته و مسئله تسویف را که  در صورت توجه به نتیجه و عواقب آن ، می تواند انسان دغدغه مند را به عواقب خیر دنیوی و اخروی برساند.

آن چه در این مقاله مورد توجه قرار گرفته در وهله ی اول تعاریف مختلف مربوط به تسویف، تسویفی که گناه به شمار آمده .می باشد…همچنان که می دانیم دین برای زندگی است و آنچه که بعنوان گناه در تعالیم دینی ما ذکر شده سیئه ای است که موجب از بین رفتن قوای انسانی می شود و او را از حرکت در جهت تعالی که خداوند برای اشرف مخلوقات مقدر فرموده است، باز خواهد داشت. تسویف نیز یکی از مهم ترین آنهاست که انسان را از رستگاری دنیوی ، با کار امروز را به فردا سپردن و رستگاری اخروی با به تاخیر انداختن توبه از گناهان کبیره و خانمان سوز، تمام آنچه خداوند برای وی بعنوان استعداد توانایی بعنوان ابزار رسیده به رستگاری قرار داده با گناه کبیره ی اسراف در وقت و عمر، تباه کند.

تسویف به عنوان گناهی که در آن انسان توبه از گناهان را به تاخیر می اندازد و می پندارد که همچنان و همواره زمان برای توبه دارد را بسیاری به آن پرداخته اند.

ولی آنچه ما در این مقاله خواهان پرداختن به آن هستیم ،پرهیز از تسویف در پرداختن به امور دنیوی که چه بسا می تواند هموار کننده راه رسیدن به رستگاری ابدی  باشد و به اصطلاح امروزی همان کار امروز را به فردا نیانداختن است. در نهایت اینکه از خدای متعال خواهان توفیق دادن در این باب هستیم ، چه بسا که هدف تنها این مقاله نیست بلکه گسترش دادن مفهوم مذموم بودن این گناه در بین عامه و تفهیم آن و قابل درک و فهم بودن آن و جلب توجه دادن قشر جوان به چنین امری در جهت پیشگیری از هدر دادن عمر گران به هیچ و پوچ است.

از میان عبارت هایی که امروزه در بسیاری از کتاب های روانشناسی نوین و همچنین سمینارهای انگیزشی از آن به معجزه در جهت رسیده به والاترین و حد نهایت اهداف بشری یاد شده است اصطلاح انضباط شخصی است.(گذشته از اینکه والاترین اهداف از منظر گوینده مادی باشد یا معنوی)

در رزومه شخصی و سرگذشت بزرگان عالم چه متعلق به مشرق زمین و چه متعلق به مغرب زمین، مسلمان و غیر مسلمان، دیندار و بی دین حتما به واژه نظم، انضباط، برنامه ریزی (planning) برخورد خواهیم کرید.

زیبایی این مطلب اینجاست که واژه ای مثل انضباط تقسیم و طبقه بندی کارها رسیدگی و توجه به امور دین و دنیا همزمان از تعالیم بدیهی و اولیه ی دین ما در 1400 سال پیش بوده و روایات و احادیث گرانبهایی در این زمینه از بزرگان و پیشوایان دین کامل اسلام به یادگار مانده است. که جزء اخلاقی ترین امور به آن پرداخته شده است.

 نظر دهید »

تسویف

29 مرداد 1402 توسط روا باروتکوب

تعریف

تسویف از ریشة سوف و به معنای تأخیر انداختن، مماطله و امروز و فردا کردن و کار امروز را به فردا انداختن است.
گاهی حالتی در انسان به وجود می آید که او خود می داند در کاری اشتباه می کند و قصد برگشتن از آن کار را هم دارد؛ اما گویی توان تصمیم گیری و اقدام کردن را از دست داده است و هرگاه تصمیم به بازگشت می گیرد، وسوسه می شود که هنوز فرصت بسیار است و خویشتن را به فردا وعده می دهد [دریغا که ممکن است فردایی نباشد ]و انجام آن کار را به وقت دیگری موکول می کند. لحظه ها پشت سر هم می آیند و می روند و او اسیر کارهای دیگری است. این حالت، ممکن است هم درکارهای مادی پیش آید و هم در کارهای معنوی. به این حالت «تسویف» یا «مطال» گفته می شود.
همان طور که «تسویف» در امور مادی و دنیوی، انسان را از تنگی وقت غافل می کند و از انجام آن کار باز می دارد، در امور معنوی نیز باعث غفلت او از خدا، مرگ و قیامت می شود و از اعمال نیک باز می دارد.*1

تعریف نوین

تسویف که از ریشه سوف بدست می آید و همان کار امروز را به فردا سپردن کاری است که در تعالیم دینی ما به شدت تقبیح و به عواقب آن هشدار داده شده است …

امام علی علیه السلام در دعای کمیل می فرماید: « و خدعتنی الدنیا به غرورها و نفسی به جنایتها و مطالی»…

یکی از مکاید شیطان نسویف معنوی و مطال در توبه است که به آن خواهیم پرداخت…

از دیگر مصادیق تسویف مادی و نتایج حاصل از آن سوق دادن انسان در جهت خروج از اهداف والای خداوند متعال در خلق نوع بشر و انسانیت است که آن تبیین میکنیم…

بشری که حتی خواب و بیداری و پرداختن به سایر غرایزش باید در جهت رضای معبود باشد و اکنون در چه وادی هولناکی از روزمرگی و به همریختگی اجتماعی و تغیرات ناهنجار سبک زندگی به دام افتاده است….

تسویف و طول امل

حب الدنیا راس کل خطیئه

روشن است که تسویف و به آینده موکول کردن انجام امور لازمه پندار بقاء و گرایش شدید در توابع بقاء از اموال و اهل و اولاد و دیگر متعلقات است که این ملزوم را طول امل و آرزوی دراز می نامند…که از حب دنیا تغذیه میکند.

از عنایت خدای متعال به استکمال آدمی و ایصالش به غایت قسوی این بوده که برای ایجاد علاقه بین آدمی و مستقرش ، آنچنان زمین را با موجودات گوناگون از جماد و نبات و حیوان زینت و زیبایی بخشید که فتان دلهای بسی از صاحبدلان گردیدو شیفتگی به جمالش منشاء فسادها در بر و بحر شد …همین بزک و آرایش موهبتی شد که با تسخیر دل بنی آدم زمین را عمران و آبادی بخشیده و متجر اولیاء الله ساختو بیشتر فرزندان آدم برای تامین این مقصد همانند چهار پایانی هستند که شبانه روز در خدمت اولیاء الله تعالی به بارکشی مشغول هستند و خود نمیدانندو دائما به فکر اختراع و اکتشاف و تکمیل صنایع و تسهیلات معیشت در ابعاد گوناگون زندگی هستند و این بارهای سنگین را به دوش فکر و بدن میکشند و دریغا که خود در غفلت غوطه ورند و از عنایتی که پروردگار نیل به ان را در امکانش قرار داده یعنی لقاء الله بکلی غافلند…

باری این جمال فتان حیات دنیا نه فقط بی اعتقادان به مبداء و معاد را فریفته بلکه اکثریت پیروان شریعت و معتقدان به مبداء و معاد را نیز فریفته و از صراط مستقیم گمراهشان ساخته … که یک شاخه از این گمراهی … تسویف در اکتساب توشه واپسین و تحصیل اعتقاد حق و انجام عمل صالح است که همان خود فریبی ملازم با خود فراموشی که معلول خدا فراموشی است…نتیجه این فراموشی ، تاریک دلی و کوری بصیرت است که ملازم با معشت ضنک میباشد…*2

حاصل آنکه کار مبتلایان به تسویف و خود فریبی ، لحوق به فجار است مگر اینکه الطاف الهی دستگیرشان گردد که بسا ممکن است به اولیاء حق تعالی بعد از امداد الهی ملحق شوند…اللهم اجعلنا ممن تلطف بهم…*3

 

 

*1..پایگاه اطلع رسانی حوزه« حوزه نت » اسکندری - مصطفی نشریه خلق فروردین و اردیبهشت..

*2.. مقاله تجلی عرفان …مناجات ماه شعبان خود فریبی و تسویف « قسمت نهم» صفحه 27 صفحه 76

*3 همان .. صفحه 29

 نظر دهید »

انضباط شخصی 1

25 فروردین 1402 توسط روا باروتکوب

موضوع ارائه شده با توجه به تغییرات نوین نظام جهانی و اهداف مبهم در به هم ریختگی نظم زندگی افراد با شب بیداری های مفرط با اهدافی غیر عبادی و در پی آن خواب در روز و واز دست دادن لحظات ملکوتی قبل و بعد از طلوع آفتاب.. و اشاعه این امر در میان تمام اقشار چه بسا متدینین عزیز

نتیجه حاصل از این فرآیند نابسامان خواب و بیداری در وهله اول از دست دادن نظم زندگی شخصی.. به عقب انداختن کارهای مهم اروی و در پی آن از بین رفتن تعالی و برکت در مسیر دستیابی به اهداف دنیوی خواهد شد..

همه این اهداف ناشی از تسویف های پی در پی در امر ارتکاب گناه اسراف در وقت و عمر و هدر دادن قوای انسان متعالی که تمام آسمانها و زمین در جهت تعالی او ساخته شده اند ..

هدف از تحقیق در مورد راهکارهای پرهیز از اتلاف وقت و دوری از گناه تسویف از منظر تعالیم انسان ساز دینی ، اشاعه روشهای  صحیح زندگی در دنیای هرج و مرج فضاهای مسموم مجازی  و تلقین های ضد دینی حاکمیت نظام نوین جهانی است…

دستاورد پیش بینی شده دستیابی به برنامه ای در جهت محقق کردن انضباط شخصی با توجه به تعالیم دینی و پرهیز از تسویف در مور دنیوی و اخروی میباشد..

طی مطالب آینده راهکارهای مفید جهت دستیابی به انضباط شخصی ارائه خواهد شد

ادامه دارد…..

 نظر دهید »

آزاده‌ی خوش فرجام

22 مرداد 1401 توسط روا باروتکوب

نگاهی به سرگذشت آزاده‌ی واقعه کربلا حر بن یزید ریاحی….
حر و فرزندش…..
حر بن یزید ریاحی فردی از قبیله‌ی بنی تمیم بود.وی در حادثه کربلا فرماندهی هزار نفر از طرف عبیدالله بن زیاد را برعهده گرفت ؛ تا از ورود امام حسین به نامکوفه جلوگیری کند.
او دارای یک پسر است؛ بعد از اینکه از تصمیم پدر برای ملحق شدن به سپاه حسین بن علی اگاه شد،پیرو پدر شد و در رکاب او ماند.به همراه پدر به شهادت رسید.
نسب حر…
نسب حر بن یزید ریاحی را چنین گفته‌اند: «حر بن یزید بن ناجیه بن قعنب بن عتاب بن هرمی بن یربوع بن حنظله بن مالک بن زید منتهی بن تمیم». نام مادر حر در اسناد تاریخی برده نشده است. ولی امام حسین در دوجا از مادر حر نام برد ؛ اول هنگامی که وی در سپاه عبیدالله بود به وی گفت مادرت به عزایت بنشیند و دوم آن هنگام که به سپاه حسین پیوست و حضرت به وی فرمود واقعاً که‌مادرت نام تو را به درستی نهاده است و تو آزاده‌ای…..
تاثیر حضرت فاطمه در سرنوشت حر…
لحظه‌ی تاثر و و تغییر و تحول حر نیز لحظه‌ای بود که امام حسین وی را نفرین کرد . آن هنگام که امام به وی گفت :« ثکلتک امک…مادرت به عزایت بنشیند..».آن هنگام که حر گفت هر کسی جز شما بود من این حرف را به او باز میگردانم؛ ولی چگونه من این را در مورد مادر شما بگویم. این شد مولایم فاطمه زهرا سلام الله علیها باب نجات حر شد.
شهادت حر …
حر ریاحی بعد از اینکه توبه‌اش پذیرفته شد. در رکاب حسین (ع) قرار گرفت.وی به همراه زهیر بن قین با دشمن پیکار میکردند. آن‌ها همواره پشت هم در آمده بودند.هرگاه یکی محاصره میشد ، دیگری آن را نجات میداد. از آن جمله شخصی بنام یزید بن سفیان که با حر دشمنی داشت، قصد جان وی را کرد ، ولی ناکام ماند. در نهایت پس از رشادت‌های فراوانی که از خود نشان داد، توسط لشکر عمر بن سعد به درجه رفیع شهادت نائل گردید. و چه سعادتی شیرین‌تر از شهادت در رکاب حسین بن الذهبین…..
تاثیر همسر حر بر فرجام خوش او…
وقتی حر خواست در رکاب ابن مرجانه به رویایی سپاه حسین برود ، مورد مواخذه همسر خود قرار گرفت ؛ همسر ، وی را به فانی بودن هر آنچه که در این دنیاست یاد آور ساخت ، و از او قول نجنگیدن با حسین (ع) گرفت.او در پاسخ وی گفت که من به قصد مصالحه یزید و حسین میروم. ولی حاشا که به گفته امام حسین « مانند من با مانند یزید بیعت نخواهد کرد و این امر محال است. حر نیز در میدان این مانند نبودن را با تمام وجود دریافت و در رکاب حق اولین نفری شد که شربت شهادت نوشید، و چه شیرین شربتی!!!
منش امام و عاقبت بخیری حر…
هنگامی که امام به همراه لشکریان و خانواده خود برای برپایی خیمه‌گاه به منطقه ذوالحسم وارد شدند، لشکر حر نیز به تبع ایشان وارد آن محل شدند. در آن زمان سپاهیان و اسب‌هایشان خسته و تشتنه بودند. به دستور امام حسین تمام اسبان و لشکریان سیراب شدند و به درخواست حر سپاه وی پشت سر امام نماز را اقامه کردند و حر پیام این زیاد را به امام رساند.

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

دین و زندگی

جستجو

موضوعات

  • همه
  • تسویف
  • تسویف
  • دخترکی از غزه
  • غدیر
  • معجزه انضباط شخصی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس